برای عشق تمنا كن ولی خار نشو
برای عشق قبول كن ولی غرورتت را از دست نده
برای عشق گریه كن ولی به كسی نگو
برای عشق مثل شمع بسوز ولی نگذار پروانه ببینه
برای عشق پیمان ببند ولی پیمان نشكن
برای عشق جون خودتو بده ولی جون كسی رو نگیر
برای عشق وصال كن ولی فرار نكن
برای عشق زندگی كن ولی عاشقونه زندگی كن
برای عشق بمیر ولی كسی رو نكش
برای عشق خودت باش ولی خوب باش
تاريخ : دو شنبه 30 اسفند 1398 | 23:59 | نویسنده : هادی عزیزی |
"یـکی از لـذت هـایی کـه نـیست..."
ایـنه کـه...
تـو تـاکـسی بـاشـم...
گـوشـیم زنگ بـخوره و بـبینم عـشقـمه...!!
بـا لبـخند دکـمه ی سـبز رو فـشار بـدم...
آروم بـاهـاش حـرف بـزنم تـا مـسافـرای دیگـه صـدامو نـشنون...
جـوری کـه فـقط صـدای عشقم بـیاد...!
عـشقم بـگه چـرا آروم حـرف مـیزنی؟؟؟ تـنظیـماتِ ولـومـت بـه هـم خـورده؟؟؟
خـیلی آروم بـگم:نـه دیـوونـه تـو تـاکسیَم..!!
عـشقـم یـکم مـکث کـنه بـگه آهــــان جـات بـده؟؟؟
حـالا آب اُفـتاد دسـتِ یـزید...!
ده ثـانیـه وقـت داری بـهــم بـگی "دوسـتت دارم"
اگـه نـگی بـاهات قـهر مـیکنم...
آرومـم بـگی قـبول نـیست...!!!
مـن آروم بـگم:چـی مـیگی دیوونـه؟؟؟
ایـن جـمله رو پـشـتِ تـلفـن نـمیگن بـاید رو در رو گـفت!!!
عـشقم بـگه:فـلسفـه نـباف! صـد بار رو در رو گـفتی یـه بـارم ایـنجوری..!
مـن آروم بـگم:تـوروخـدا بـیخیال شـو! تـو تـاکسی ضایعست..!
بـگه:پـس بـاهات قـهرم!!!
تـنم بـلرزه بـگم بـاشـه وایـسا..!
یـه نفس ِ عـمیق،آروم بـگم دوســتت دارم...
داد بـزنـه بـگه: نـه!ایـنجوری داد بـزن بـگو دوسـتت دارم!!!
قـید ِ هـمه چـی رو بـزنم بـا یـه نفس ِ عـمیق بـگم:
دوســــتـت دارم...!!!
بـگذار مـسافران هر چه میخواهند فکر کنند
تاريخ : دو شنبه 30 اسفند 1398 | 23:59 | نویسنده : هادی عزیزی |
تاريخ : سه شنبه 30 اسفند 1398 | 23:59 | نویسنده : هادی عزیزی |
خواستم بگویم تنهایم !
اما ..........
نگاه خندانت
مرا شرمگین کرد،
چه کسی بهتر از تو ........
ولی عجیب دلتنگم!
تاريخ : پنج شنبه 30 اسفند 1398 | 23:59 | نویسنده : هادی عزیزی |
یه سری کار که دخترها نمی توانند انجیه سری کار که دخترها نمی توانند انجام دهند!
۱- چیزی در مورد ماشین فهمیدن ، البته به جز رنگش
۲- درک مضمون اصلی یک فیلم هنری ۳- ۲۴ ساعت رو بدون فرستادن sms زندگی کردن ۴- بلند کردن چیزی ۵- پرتاب کردن ۶- پارک کردن ۷- خواندن نقشه ۸- دزدی کردن از بانک ۹- آرام و ساکت جایی نشستن ۱۰- بیلیارد بازی کردن ۱۱- پول شام رو حساب کردن ۱۲- مشاجره کردن بدون داد کشیدن ۱۳- مواخذه شدن بدون گریه کردن ۱۴- رد شدن از جلوی مغازه کفش فروشی ۱۵- نظر ندادن در مورد لباس یک غریبه ۱۶- کمتر از بیست دقیقه داخل یک دستشویی بودن ۱۷- دنده ماشین را با انگشت عوض کردن ۱۸- راه انداختن درست یک ویدئو ۱۹- تماشای یک فیلم جنگی ۲۰- انتخاب سریع یک فیلم ۲۱- ایستاده جیش کردن ۲۲- ندیدن فیلم هندی ۲۳- غیبت نکردن ۲۴- فحش ناموسی دادن ۲۵- نرقصیدن موقع شنیدن یک آهنگ شاد ۲۶- آرایش نکردن ۲۷- لاک نزدن ۲۸- صحبت نکردن وقتی که باید ساکت باشن ۲۹- سیگار برگ و یا چپق کشیدن ۳۰- درک کردن شوهر وقتی اعصابش خورده ۳۱- گریه کردن بدون آبریزش بینی ۳۲- غذا پختن بدون تماشای تلویزیون ۳۳- تماشای اخبار و خوندن روزنامه ۳۴- نق نزدن ۳۵- لگد زدن ۳۶- از سن بیست و پنج سالگی رد شدن ۳۷- اخ تف کردن ۳۹- خواستگاری رفتن ۴۰- از همه مهمتر موارد بالا رو قبول کردن
اگه تونستی قبول کنی اینارو...
ام دهند! ۱- چیزی در مورد ماشین فهمیدن ، البته به جز رنگش
اگه تونستی قبول کنی اینارو...
تاريخ : پنج شنبه 30 اسفند 1398 | 23:59 | نویسنده : هادی عزیزی |
تاريخ : جمعه 30 اسفند 1398 | 23:59 | نویسنده : هادی عزیزی |
باربارا دی آنجلیس : مهم نیست چه کسی هستید ، چه شغلی دارید یا چگونه وقت خود را می گذرانید . هر روزه فرصت های بی شماری در اختیار دارید تا زندگی اطرافیان خود را از خود متاثر
سازید . چه آنانی که می شناسید شان و چه آنان که برایتان بیگانه اند چگونه؟ به عشق و شور
زندگی خویش اجازه دهید خودش را ظاهر کند. از طریق کلمات ، چشمان ، اعمال ، و حتی با زبان
بی زبانی قلبتان. نمود و ظهور عشق و شور زندگی در شما دعوتی است از دیگران تا عشق و
شور زندگی آنان نیز خود را نشان دهد.
تاريخ : جمعه 30 اسفند 1398 | 23:59 | نویسنده : هادی عزیزی |
باربارا دی آنجلیس : آن نوع از عشق که فراتر از بدن و جسم ماست هنگامی ظهور می کند که با
تمام وجود - و نه تنها با جسم خود - به معشوق عشق بورزیم. این عشق برتر تنها هنگامی خود را
نشان می دهد که با فکر و ذهن و قلب و روح خود به فکر و ذهن و قلب و روح معشوق عشق
بورزیم سپس تمامی سلول های بدن ما از عشق به معشوق خواهد لرزید. این همان عشقی
است که در ایثار و از خودگذشتگی نهفته است.
تاريخ : جمعه 30 اسفند 1398 | 23:59 | نویسنده : هادی عزیزی |
من شخصا با کسی دوست میشم که خودم رو دوست داشته باشه...نه بول یا جیز های دیگه.....
راستی شما چی؟!؟!؟!
موضوعات مرتبط: لاس
برچسبها: کسی که دوستون داره براش نباید سن مساله باشه
تاريخ : جمعه 30 اسفند 1398 | 23:59 | نویسنده : هادی عزیزی |
تاريخ : چهار شنبه 30 اسفند 1398 | 23:59 | نویسنده : هادی عزیزی |
تاريخ : چهار شنبه 30 اسفند 1398 | 23:59 | نویسنده : هادی عزیزی |
تاريخ : جمعه 30 اسفند 1398 | 23:59 | نویسنده : هادی عزیزی |
تاريخ : شنبه 30 اسفند 1398 | 23:58 | نویسنده : هادی عزیزی |
تاريخ : دو شنبه 30 اسفند 1398 | 23:5 | نویسنده : هادی عزیزی |
تاريخ : یک شنبه 30 اسفند 1398 | 22:59 | نویسنده : هادی عزیزی |
من قمــــــار زندگی را مکر خوبان یافتم
طالعــــم فردوس بود و من بیابان یافتم
بخت خود را تا خدا رنگیــنه میدیدم ولی
از ســیه رنگ جفا این تیره بختان یافتم
محفل آداب حُســـــن یار را نشـــــناختـــم
از فضولی موج اشک ابر نیســـــان یافتم
اعتبار یار را عهد وفــــا پنداشـــــــــت دل
ســـــعی باطل بود آخر رخصت جان یافتم
قیمت وصــــل نگار من ندارد کائنـــــات
من برای این متاع این نعش بیجان یافتم
حسرت دل را چسان در دیده ام کردن خموش
من شـــــرار عشق را مژگان به مژگان یافتم
تاريخ : چهار شنبه 18 اسفند 1398 | 15:50 | نویسنده : هادی عزیزی |
تاريخ : یک شنبه 16 اسفند 1398 | 23:59 | نویسنده : هادی عزیزی |
بیشتر از همیشه دوست دارم
گر چه از عاشقی وعاشق شدن بیزارم
زیر آوار فرو ریخته ی عشق
از دلم چیزی نمانده که به تو بسپارم
تو که همدردی مرا یاری بده
به منه عاشق امیدواری بده
اگر عشق با ما سر یاری نداشت
تو به من قول وفا داری بده
تاريخ : چهار شنبه 15 اسفند 1398 | 23:38 | نویسنده : هادی عزیزی |
یکی رو دوست دارم ولی او باور نکرد یکی رو دوست دارم همان
کس که شب وروز به یادش هستم ولحظات سرد زندگیم را با گرمای
عشق او می گذرانم کسی را دوست دارم که می دانم هیج گاه به او
نخواهم رسید وهیچ گاه نمی توانم دستانش را بفشارم یکی را دوست دارم
بیشتر از همه کس که مرا اسیر قلبش کرد
یکی را دوست دارم که می دانم او دیگر برای کسی نیست او برایم
یک دنیاست یکی را برای همیشه دوست دارم کسی که هرگز باور نکرد
عشق من را .کسی که هرگز اشک های من را ندید .چگونه غم دوری
از دلتنگی اش پریشانم من دیوانه ام .
من دیوانه تنها تو را دوست دارم
کاش یک روز بفهمی که چقدر دوست دارم
تاريخ : یک شنبه 12 اسفند 1398 | 20:21 | نویسنده : هادی عزیزی |
تاريخ : جمعه 30 بهمن 1398 | 23:59 | نویسنده : هادی عزیزی |
تاريخ : جمعه 30 بهمن 1398 | 23:59 | نویسنده : هادی عزیزی |
هرگز نگو که دوست داری ، اگر حقیقتاً بدان اهمیت نمی دهی
درباره احساست سخن نگو ، اگر واقعا وجود ندارد
هرگز دستی را نگیر وقتی قصد شکستن قلبش را داری
هرگز نگو برای همیشه وقتی می دانی که جدا می شوی
هرگز به چشمانی نگاه نکن وقتی قصد دروغ گفتن داری
هرگز سلامی نده وقتی می دانی که خداحافظی در پیش است
قلبی را قفل نکن وقتی کلیدش را نداری
به کسی نگو که تنها اوست وقتی در فکرت به او خیانت میکنی
تاريخ : شنبه 30 بهمن 1398 | 23:58 | نویسنده : هادی عزیزی |
حـقـیـقـت دارد !
کافـی سـت چــمـدان هــایــت را ببــندی
تــا حــاضـر شــونــد ، هـمه
بـــرای ِ از یـــاد بــُـردنــت !
آنـکه بــیشتـر دوستـت میــدارد ، زودتــــر !!!
تاريخ : جمعه 29 بهمن 1398 | 23:57 | نویسنده : هادی عزیزی |
گاهی دلم می خواهد خودم را بغل کنم!
ببرم بخوابانمش!
لحاف را بکشم رویش!
دست ببرم لای موهایش و نوازشش کنم!
حتی برایش لالایی بخوانم،
وسط گریه هایش بگویم:
غصه نخور خودم جان!
درست می شود!درست می شود!
اگر هم نشد به جهنم...
تمام می شود...
بالاخره تمام می شود...!!!
تاريخ : جمعه 29 بهمن 1398 | 23:56 | نویسنده : هادی عزیزی |
این حرفها بگذر
به دلت بگو
همیشه در عشق اعتماد نیمه است و باور سخت
من.....
پیش ازانکه دستت را بگیرم
عریانی روحت را دیدم
نه انکه تو بهترین باشی و من کاملترین
اما....
هر دو مومنیم به عاشقی...
باشد که خدا
لایقمان بدارد به نگهداریش
یک شب به نگاه بگذرد....
برای سیر شدن چشمانت
وشبی دیگر به اغوش بگذرد ....
برای حس امنیتم
شبان دگر را هم دلانه تقسیم میکنیم...
ارام باش
ت..
تاريخ : چهار شنبه 23 بهمن 1398 | 20:36 | نویسنده : هادی عزیزی |